تربیت
همه ی بچه ها را یک پدر و مادر تربیت کردند،
همه ی بچه ها را یک پدر و مادر بزرگ کرده اند، پس چرا اون یکی این قدر بد ذات و بد اخلاقه؟
به عنوان یک مشاور تا به حال بارها با این سوال کلیشه ای از سوی والدین روبه رو شده ام:"همه ی بچه ها را یک پدر و مادر بزرگ کرده اند، پس چرا اون یکی این قدر بد ذات و بد اخلاقه؟" ، یا "همه ی بچه ها از یک مادر شیر خوردند ولی یکی شون خیلی ناخلف شده". معمولاً در پاسخ به این والدین می گویم:" در یک خانه چند در وجود دارد. مثلاً: درِ ورودی، درِ اتاق خواب، درِ پارکینگ، درِ آشپزخانه، و...، آیا همه ی درها با یک کلید باز می شوند؟ پاسخش مشخص است: خیر. پس برای هر کودک هم باید یک روش تربیتی مشخص و متفاوت وجود داشته باشد. چرا که جنسیت، ترتیب تولد، ویژگی های شخصیتی، کمیت و کیفیت عواطف والدین به فرزندان، و بسیاری از عوامل دیگر در رفتارهای کودک تاثیر گذار می باشند و والدین باید یه این موضوع توجه داشته باشند که نمی توان تمام بچه ها را به یک روش یکسان تربیت کرد.
اینکه ما به عنوان والدین، در برخورد با رفتارهای نادرست کودک مان از او انتظار داریم شبیه برادر یا خواهرش رفتار کند، یا او را با کودکی برادر و خواهرش مقایسه کرده و نتیجه می گیریم که او بسیار لجباز، بداخلاق، پرخاشگر یا هر چیز دیگر است، روش درستی برای اصلاح رفتار کودک نیست. بنابراین لازم می دانم به والدین گرامی توصیه کنم دست از این باور نادرست خود بردارند.
گاهی والدین با مشکل تحصیلی یا درسی فرزند خود هم بر همین اساس برخورد می کنند. مثلاً کودکی که انگیزه ی کمتری به درس و انجام تکالیفش نشان می دهد، از طرف والدین خود تنبل فرض می شود. آنها چنین استدلال می کنند که این دو فرزند من از یک پدر و مادر هستند، پس اگر هوش ژنتیکی است، هوش آنها یکسان است و اگر این کودک درس نمی خواند حتماً تنبل است و باید جور دیگری با او برخورد کرد. در مورد مشکلات رفتاری و اخلاقی کودک نیز همین موضوع مصداق دارد. کودکی که پرخاشگر است، اما درس خوان هم هست، نسبت به خواهر یا برادرش که درس خوان نیست و خیلی آرام است، فقط تفاوت دارند و نمی توان گفت: آن یکی ذاتاً بداخلاق و پرخاشگر است. حتی در مورد مهارت های اولیه نیز کودکان تفاوت های چشمگیری با یکدیگر دارند. یکی از کودکان زودتر راه رفتن را شروع می کند،آن دیگری زودتر شروع بع تلفظ کلمات می کند و کودک سوم، زودتر دندان در می آورد. با اینکه والدین انها مشابه است و همگی در یک خانواده زندگی می کنند و البته از یک مادر هم شیر نوش جان کرده اند.
البته در اکثر مواقع توضیح روان شناس، پدر و مادر را قانع نخواهد کرد. وقتی آنها متوجه می شوند که باید در روش های تربیتی خود در ارتباط با فرزندشان تجدید نظر کرده و تغییراتی را ایجاد نمایند، از آنجا که تغییر کاری سخت است، سعی می کنند به جای تغییر خود، مشاور خود را تغییر دهند و به سراغ مشاوری دیگر بروند و یا به دنبال پیدا کردن مقصر بگردند، مثلاً دوست ناباب، جامعه ی خراب، معلم بد و ...، ولی هیچ کدام از این روش ها، مشکل را حل نخواهد کرد. (از کتاب تربیتِ بی تربیتی)
گاهی والدین با مشکل تحصیلی یا درسی فرزند خود هم بر همین اساس برخورد می کنند. مثلاً کودکی که انگیزه ی کمتری به درس و انجام تکالیفش نشان می دهد، از طرف والدین خود تنبل فرض می شود. آنها چنین استدلال می کنند که این دو فرزند من از یک پدر و مادر هستند، پس اگر هوش ژنتیکی است، هوش آنها یکسان است و اگر این کودک درس نمی خواند حتماً تنبل است و باید جور دیگری با او برخورد کرد. در مورد مشکلات رفتاری و اخلاقی کودک نیز همین موضوع مصداق دارد. کودکی که پرخاشگر است، اما درس خوان هم هست، نسبت به خواهر یا برادرش که درس خوان نیست و خیلی آرام است، فقط تفاوت دارند و نمی توان گفت: آن یکی ذاتاً بداخلاق و پرخاشگر است. حتی در مورد مهارت های اولیه نیز کودکان تفاوت های چشمگیری با یکدیگر دارند. یکی از کودکان زودتر راه رفتن را شروع می کند،آن دیگری زودتر شروع بع تلفظ کلمات می کند و کودک سوم، زودتر دندان در می آورد. با اینکه والدین انها مشابه است و همگی در یک خانواده زندگی می کنند و البته از یک مادر هم شیر نوش جان کرده اند.
البته در اکثر مواقع توضیح روان شناس، پدر و مادر را قانع نخواهد کرد. وقتی آنها متوجه می شوند که باید در روش های تربیتی خود در ارتباط با فرزندشان تجدید نظر کرده و تغییراتی را ایجاد نمایند، از آنجا که تغییر کاری سخت است، سعی می کنند به جای تغییر خود، مشاور خود را تغییر دهند و به سراغ مشاوری دیگر بروند و یا به دنبال پیدا کردن مقصر بگردند، مثلاً دوست ناباب، جامعه ی خراب، معلم بد و ...، ولی هیچ کدام از این روش ها، مشکل را حل نخواهد کرد. (از کتاب تربیتِ بی تربیتی)
آقای احسان کاظمی
[ پنج شنبه 92/7/25 ] [ 8:33 عصر ] [ شبنم موحد ]